روز جدایی
ساعات اخری است که تو در بطن منی و این لحظات نمی دانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه رو به پایان است متاسفانه چون شیطنت هایت را رابطه ای که تو برایم با خدا ایجاد کردی را و................ .نمی توانم انگونه که هست داشته باشم و خوشبختانه که ری ماه ترا بعد از انتظار خواهم دید از دیروز دوباره حرکاتت زیاد شده شاید تو هم دلتنگ مکانت خواهی شد نه جایی خون الود نه .پل مکانی که بدان وابسته ای به عرشی که از ان تغذیه می کنی و صداهایی از ان می شنوی که ما گوش هایمان را بر ان بسته ایم می گویند این لحظه ها لحظه های استجابت دعاست دعا می کنم که گوش هایت بدان اواها و چشمانت بدان زیبایی هایی که حال در دیدن ان به سر می بری بسته نشود دعا می کنم که بتوانی چشمان ...
نویسنده :
من و مامان و بابا
18:29